Book Club | in person

Monday, June 2
Book Club | in person
باشگاه کتابخوانی
خوانش و تجربهی عملی کتاب زنانی که با گرگها میدوند، هر دو هفته یکبار، به زبان فارسی
By
Sara Shirazi
Select date and time
Monday, June 2 · 6:30 – 8:30pm PDT
Monday
June
2
6:30 PM
Monday
June
16
6:30 PM
Monday
July
7
6:30 PM
Monday
July
21
6:30 PM
Location
Nest
561 west 20th Vancouver, BC V5Z 2W9 Canada
Refund Policy
Refunds up to
7 days
before event
About this event
باشگاه کتابخوانی:
زنانی که با گرگها میدوند
تسهیلگر: سارا شیرازی
سفری
برای
بازگشت
به
طبیعتِ
خردمند
و
شادابِ
زنانه
زنها و گرگها ویژگیهای مشترک زیادی دارند:
درک قوی، غریزهی بیمثال، علاقهی عمیق به خانواده، سرزندگی، وفاداری، انعطاف، و ظرفیت بالا برای بازیگوشی، فداکاری و قدرت.
اما هر دوی آنها، در معرض سوءتفاهم، تخریب، سانسور و حذف قرار گرفتهاند.
زنِ امروز باید همهچیز باشد:
زیبا، قوی، مهربان، باهوش، خونسرد، موفق، متین، مطلوب و بینقص.
در این فشار بیوقفه برای “کافی بودن”،
ما کمکم گم شدیم.
از زنانگیمان فاصله گرفتیم،
و گاهی، حتی مردهای بهتری شدیم…
اینجا، ما تلاشی برای بهتر شدن نمیکنیم.
اینجا، ما به یاد میآوریم که چه
هستیم.
این یک بازگشت است
به غریزهی باشکوه زنانهمان
به صدای درونیای که راه را میداند،
ولی در هیاهوی جهان، خاموش یا فراموش شده.
این باشگاه
یک دورهی مطالعاتی و تجربیست بر پایهی کتاب زنی
که
با
گرگها
میدود.
کتابی دشوار، اما عمیق. شاعرانه، اما روشن.
در هر جلسه، بخشی از متن کتاب را مرور و گفتوگو میکنیم،
و سپس وارد تجربههای بدنی (سوماتیک) میشویم:
آواز، لمس، حرکت، گریستن، رقصیدن، و گاهی فقط… نفس کشیدن.
هدف ما فقط خواندن کتاب نیست،
بلکه زیستن آن است —
در تن، در دل، در رابطه با خود و جهان.
اگر
اگر شجاعت تعهد به صدای قلبت رو داری
و آمادهای که زنِ خردمند و رامنشدهی درونت رو ملاقات کنی
و در کنار زنانی بیدار، متعهد، شجاع و بازیگوش — به خودت برگردی،
این دعوت، برای توست.
اطلاعات دوره
جلسات هر دو هفته یکبار
به صورت ترکیبی: حضوری
(
در
لونه
) +
آنلاین
(
زوم
)
از
هر
کجای
جهان
شرکت در این دوره نیاز به تعهد
شخصی
و
حضور
مستمر دارد.
آدرس دقیق بعد از خرید به شما ایمیل میشود.
به امید دیدارت زن.
—–
زن بودن، خیلی خوب است.
خیلی.
میشود تمام دردها را
پشت خروارها لبخند قرمز،
ناخنهای فرنچ،
و لباسهای چیندار
پنهان کرد.
پنهانکاری ما زنها،
سالهاست که ادامه دارد.
ولی دیگر
نیازی به نیشگون گرفتن گونهها
برای سرخ و سفید شدن نیست.
رژگونههای زیادی
از برندهای معتبر و نامعتبر
در همهی فروشگاهها در دسترس است.
اما شاید وقت آن رسیده که:
زن باشیم، و نترسیم—
از به
اندازهی
کافی
زیبا
نبودن،
از تأیید
نشدن،
از تنها
ماندن،
از شنیده
نشدن،
از بیرون
زدن
از
قالبهای
پسندیده،
از اشکهایی که بیدلیل میآیند،
از خشمهایی که جا ندارند،
از صدای بلندمان،
و از سکوت کردن، وقتی که حرفی نداریم.
از “نه” گفتن،
از خواستن — و بیشتر خواستن،
از ندانستن،
از برگشتن به غریزهمان،
به بدنمان،
به آن زنِ دانا و ریشهدار،
که رام نمیشود
و راه را میشناسد.
یا هو
سارا